loading...
The most updated posts
oliver بازدید : 52 شنبه 28 اسفند 1389 نظرات (0)

کاملاً واضح است که فناوري‌نانو رويداد بسيار خوبي براي علوم فيزيکي و پژوهش‌هاي مهندسي است و موجب به وجود آمدن فضاي خوش بينانه‌ و بديعي در زمينه سرمايه‌گذاري در تحقيق و توسعه فناوري‌هاي جديد شده است. متجاوز از 1. 2 ميليارد دلار از بودجه ايالات متحده به برنامه پيشگامي ملي فناوري‌نانو (NNI) در سال 2007 اختصاص داده شده است. بنابراين ميزان سرمايه‌گذاري دولت آمريكا از زمان شروع اين برنامه (سال 2001) تاكنون به بيش از 6. 5 ميليارد دلار رسيده است.
از آنجايي‌ که دامنه کاربرد نانومواد کمي بيشتر از ساير محصولات فناوري‌نانو برآورد مي‌شود، اين موضوع مي‌تواند يک موقعيت خوب براي محيط زيست و همچنين نوع بشر به‌شمار آيد؛ البته امکان دارد که اين طور هم نباشد. نگراني‌هايي که در مورد مجهولات اين فناوري وجود دارد، ديد مثبت نسبت به قابليت‌هاي آن را تحت تأثير قرار داده است.
گزارش‌هاي رسانه‌اي در مورد تحقيقاتي كه احتمالاَ اجسامي غير قابل کنترل را درسراسر جهان پراکنده خواهد نمود، به بخشي از ترديدها و هراس‌ها بدل شده است؛ در همين راستا و به منظور تلاش براي رفع اين نگراني‌ها، محققان علاقه‌مند براي انجام تحقيقات در جهت جمع‌آوري هر چه بيشتر اطلاعات راجع به رفتارهاي احتمالي که ممکن است نانومواد در طول دوره حياتشان از خود نشان دهند، فرا خوانده مي‌شوند. نماينده‌هاي تعيين شده هم اکنون کار خود را براي ارزيابي اينکه چه گام‌هايي براي دستيابي به اطلاعات کامل و کنترل مواد نانومهندسي ممکن است مورد نياز باشد، آغاز نموده‌اند.
عمل‌گرايان و اصول‌گرايان اخلاقي تا زماني که مخاطرات بالقوه محصولات فناوري‌نانو به طور کامل روشن نشود، همواره دولت را به اعمال تحريم در مورد تحقيقات بيشتر در زمينه اين فناوري ترغيب مي‌نمايند. پس مشکل چيست؟ ويژگي‌هاي جديد نانومواد، خود فاکتوري براي افزايش نگراني‌هاي عمومي در مورد سلامتي است. کامپوزيت‌هاي نانوساختار، پودرها و روکش‌ها، همگي از يک سطح مخصوص بسيار وسيع‌تراز مواد مشابه‌شان در فرم حجيم (BULK) برخوردارند که اين ويژگي موجب واکنش‌پذيري بيشتر نانومواد مي‌شود.
همين واکنش‌پذيري است که زمينه کاربرد هرچه بيشتر نانومواد را فراهم آورده است. اما اين به اين معني نيز هست که موادي که در حالت حجيم کاملاً بي‌خطر به نظر مي‌رسند، ممکن است در مقياس نانو رفتارهاي غير منتظره‌اي از خود نشان دهند. البته موضوع تنها اين نيست، يکي از مهم‌ترين خطرات ناشي از کاربرد نانوذرات، احتمال استنشاق يا بلعيدن راحت‌تر اين مواد نسبت به مواد در حالت حجيم است.


طبق گفته پيتر هاتو (Peter Hatto) ، دارنده کرسي استادي در بخش فناوري‌نانوي مؤسسه استانداردهاي بريتانيا (BSI) و سازمان بين‌المللي استاندارد سازي (ISO) مناسب‌ترين مثالي که مي‌توان در اين مورد ذکر نمود، نانوذرات طلاست. ذرات طلايي که تنها 3 نانومتر قطر دارند خواص کاتاليستي بسيار پيشرفته‌اي از خود نشان مي‌دهند، در حالي که ذرات طلا در مقياس‌هاي بزرگ‌تر به‌طور کل فاقد خواص کاتاليستي هستند. حال با در نظر گرفتن همين خاصيت کاتاليستي قوي طلا در حالت ذره‌اي، چنانچه توسط فردي استنشاق شود و به درون بدن وي برود، مي‌توان تصور کرد که چه اتفاقي براي ريه‌هاي وي خواهد افتاد؟ يا چنانچه ذره حرکت کرده و به ساير نقاط بدن مانند جگر يا طحال برود و در آنجا تجمع نمايد چه روي خواهد داد؟ چه استنباط‌هايي از اين پرسش‌ها مي‌توان داشت؟

کشف زمينه‌هاي متعارف
فقط تعداد معدودي از محققان، توليدکنندگان مواد، يا نظارت‌کنندگان با انجام تحقيقات بيشتر در جهت آشکارسازي تأثيرات متقابل اين مواد با محيط، مخالفند؛ زيرا اين اطلاعات پس از جمع‌آوري مي‌تواند به منظور پيش‌بيني خطرات ناشي از اين مواد استفاده شود. اما بايد بدانيم که قبل از هر قدمي، در ابتدا جامعه به يک توافق همه‌جانبه در مورد سيستم‌هاي تشريح و طبقه‌بندي نانومواد، و نيز روش‌هاي اندازه‌گيري عملي نياز دارد. بدون دستيابي به چنين توافقي اعمال هر گونه محدوديتي ناممکن خواهد بود.
بنابر گفته هاتو، استاندارد‌سازي در مرحله اول بايد در خصوص زبان‌هاي بسياري که براي توصيف اين دسته جديد ازمواد به کار مي‌رود، آغاز شود. فقدان اصطلاحات علمي دقيق و جامع در اين زمينه را بخش‌هاي بسياري تشخيص داده‌اند مانند انجمن و فرهنگستان سلطنتي مهندسي، که در سال 2003 از سوي دولت بريتانيا براي تحقيق و جمع‌آوري اطلاعات در مورد فرصت‌ها و ابهامات علوم و فناوري‌نانو تعيين شدند.
محصولات مهندسي نانو، نانومواد و نانوذرات دقيقاً چه هستند؟ اصطلاح نانو عموماً براي هر ذره‌اي از ماده با قطر کمتر از 100 نانومتر يا براي هر ماده‌اي با اندازه ظاهري کمتر از 100 نانومتر به کار مي‌رود. اما اين تعريف صريح و به‌ظاهر ساده، همواره مي‌تواند موجب بروز ابهاماتي شود. به گفتهه هاتو چنانچه از ذرات پودر موجود درون يک بطري تنها 50 درصد آنها کوچک‌تر از 100 نانومتر باشند باز هم مي‌توان به اين پودر اصطلاح نانوپودر را اطلاق نمود؟ يا مي‌توان تمام ذرات محتوي اين بطري را نانوذره ناميد؟ اينها نمونه‌اي از سؤالات و موضوعاتي هستند که نياز به بررسي دارد.
طبق گفته بنکو (Benko) از مؤسسه ملي استاندارد‌هاي آمريکا (ANSI) نبود يک واژه نامه متعارف درحوزه علوم و فناوري‌نانو مسئله‌اي گيج‌کننده است، چراکه محققاني از زمينه‌هاي بسيار متفاوت به سمت فناوري‌نانو جذب مي‌شوند و فقدان واژه‌نامه مشترک در اينجا مشکلي بزرگ است.
فناوري‌نانو دانشي بين رشته‌اي ‌است که شاخه‌هاي علمي مختلفي مانند شيمي، زيست‌شناسي، الکترونيک، فيزيک، و غيره را در بر مي‌گيرد. بنابراين معضل‌ موجود اين است که درباره يک موضوع هر کس به زبان خودش، که با ديگري تفاوت دارد، صحبت مي‌کند.
به گفته کلايتون تياگ (Clayton Teague) ، رئيس اداره ملي هماهنگ‌سازي فناوري‌نانو در ايالات متحده، ايجاد يک زبان استاندارد براي فناوري‌نانو، مزيت‌هاي بسياري به دنبال خواهد داشت. به اين ترتيب بهترين محققان با گرايش‌هاي مختلف علمي قادر خواهند بود با بهترين و مؤثرترين روش ممکن با يکديگر گفت و گو و تبادل نظر کنند. همچنين مقايسه نتايج تحقيقات بخش‌ها و مراکز مختلف نيز به آساني انجام مي‌پذيرد. از سوي ديگر ايجاد تعاريف استاندارد شده در زمينه معاملات تجاري، چه خريد و چه فروش محصولات، تأثير مثبت دارد به اين نحو که هنگام انجام معامله هر کس دقيقاً مي‌داند که چه چيزي را معامله مي‌کند.
عاملان اعطاي حق ثبت اختراع هم به نحوي ديگر از مزيت‌هاي اين استانداردسازي بهره‌مند مي‌شوند، به اين صورت که با برخورداري از يک‌ دسته متعارف از اصطلاحات مربوطه، تشخيص اينکه آيا يک نانوماده ذاتاً جديد است يا نه، بسيار آسان مي‌‌شود. در عين حال بايد به اين نکته توجه داشت که وضع هرگونه قانوني در مورد اصطلاحات تنها در صورتي امکان‌پذير است که قانون‌گذاران، محققان و بخش صنعت، هر سه بر روي آن توافق نظر داشته باشند و آن را درک نمايند.
به عقيده تياگ ايجاد استانداردهايي در مورد خصوصيات مواد نيز مزيت‌هايي تجاري را در پي خواهد داشت. به اين صورت که، چنانچه بتوان محصولات نانومهندسي را برچسب گذاري نمود، هنگام معامله مي‌توان تطابق مشخصات محصول را با استانداردهاي وضع شده - به عنوان مثال از لحاظ شکل، اندازه و ميزان خلوص - کنترل كرد؛ اين استانداردها هم براي فروشندگان محصولات نانو و هم خريداران آنها سودمند است.
به عنوان مثال چنانچه هنگام فروش يک‌ جاي تعدادي نانولوله کربني، خريدار در مورد ميزان خلوص محصول و يا چندجداره و تک جداره بودن آنها سؤال نمايد، به چه نحو مي‌توان پاسخگو بود؟ اما چنانچه ما يک سري از تکنيک‌هاي تحليل استاندارد را براي آزمايش محصول در اختيار داشته باشيم، با ثبت مشخصات نانومواد بر روي آنها به راحتي قادر خواهيم بود به اين گونه سؤالات مشتري پاسخ دهيم.
چنانچه موضوع مقررات حاکم برساخت مواد و يا کنترل عوارض زيست محيطي آنها مطرح شود، روش‌هاي تجزيه و تحليل استاندارد باز هم بسيار حياتي خواهد بود. اين روشي است براي تنظيم يک محدوده ايمني و نيز جلوگيري از نقض محدوديت.
هاتو اين موضوع را به اين صورت توضيح مي‌دهد که چنانچه قانون، شما را ملزم به داشتن فقط تعداد X تا از يک ماده خاص نمايد، شما براي رعايت اين قانون به يک روش اندازه گيري معتبر و استاندارد نياز خواهيد داشت.
به گفتهه تياگ، در حال حاضر هيچ روش منطقي و قابل قبولي براي سنجش دقيق نانومواد وجود ندارد. اکثريت مردم معتقدند که روش‌هاي قديمي مورد استفاده براي ذرات با مقياس بزرگ‌تر را نمي توان براي نانومواد به کار برد. روش‌هاي متداول مونيتورينگ قادرند جرم متراکم شده ذراتي با ابعاد ميکرون و بزرگ‌تر را بر اساس واحد حجم نمونه‌اي از هوا اندازه‌گيري نمايند. واضح است که تعيين اين کميت در مورد نانوذرات با استفاده از روش ذکر شده بسيار مشکل است.
به سوي استاندارد سازي
هم اکنون در سراسر دنيا گام‌هايي به سمت استاندارد سازي برداشته شده است. در اين زمينه، چين، با وضع 8 استاندارد ملي در زمينه فناوري‌نانو، قدري از سايرين جلوتر است. در سال 2001 وزارت علوم و فناوري چين براي نخستين بار اعلام كرد که هدفش تعيين استانداردهايي در مورد تحقيقات فناوري‌نانو است. مؤثر واقع شدن طرح اين هشت استاندارد و نيز ديگر استانداردهايي که در پي آن ايجاد خواهد شد، منجر به تأسيس يک سازمان جديد با نام کميته ملي استانداردهاي فناوري‌نانو گرديد.
ANSI در ايالت متحده نيز در آگوست سال 2004 اقدام به تشکيل هيئت استانداردهاي فناوري‌نانو نمود. مؤسسه استانداردهاي ايالات متحده خود مسئول تعيين و ايجاد استانداردها نيست اما وظيفه سرپرستي و پشتيباني فعاليت‌هاي ديگر سازمان‌هاي توسعه استانداردها (SDOها) را بر عهده دارد.
هيئت فناوري‌نانوي ANSI، چارچوبي را ايجاد کرده که در آن هر کدام از سرمايه‌گذاران مي‌توانند به منظور تقويت و تسريع روند توسعه استانداردهاي حوزه تحقيق و توسعه و تجاري‌سازي فناوري‌نانو به طور مشترک فعاليت نمايند.
به گفته بنکو، اين هيئت فعاليت خود را با مشخص کردن شش حوزه گسترده که بيشتر از بقيه نيازمند استانداردسازي بودند آغاز نمود. بالاترين اولويت‌ها به ترتيب عبارتند از:

جدول 1- ترکيب كميته فني فناوري نانو در ISO  (ISO TC 229)

دبير

انگلستان

کشورهاي شرکت کننده

استراليا، بلژيک، برزيل، کانادا، چين، دانمارک، فنلاند، فرانسه

آلمان، هند، ايران، اسرائيل، ژاپن، کره، مالزي، هلند

لهستان، روسيه، اسپانيا، سوئد، سوئيس، تايلند، ايالات متحده آمريكا

کشورهاي ناظر

آرژانتين، جمهوري‌ چک، مصر، استوني، هنگ‌کنگ، چين، ايتاليا، مراكش، سنگاپور، اسلوواکي، ونزوئلا

  • لغت‌شناسي عمومي براي علوم و فناوري نانو؛
  • لغت‌شناسي سيستماتيك براي ساخت مواد و ترکيبات؛
  • اثرات سمي، آسيب‌هاي محيطي و ارزيابي مخاطرات؛

علم اندازه گيري (مترولوژي) ، روش‌هاي تجزيه و تحليل و نيز روش‌هاي استاندارد سنجش.
دو موضوع بعدي که داراي اهميت بوده، ولي ضروري نيستند:
  • فرايندها و ساخت؛
  • مدل‌سازي و شبيه‌سازي.

ANSI، همچنين يک گروه مشاوره فني، (TAG) معتبر را براي سازمان استاندارد‌سازي بين‌المللي (ISO) تشکيل داد که کميته فني آن (ISO TC 229) در خرداد 1384 (ژوئن 2005) فعاليتش را در خصوص فناوري‌نانو آغاز نموده است. زمينه‌هايي که از سوي ISO نيازمند استانداردسازي تشخيص داده شدند بسيار شبيه به زمينه‌هاي معرفي شده توسط ANSI هستند، با اين‌حال اعضاي کميته ISO موظف به تنظيم استانداردهاي خودشان هستند.
اهداف تعيين شده براي فعاليت کميته استاندارد‌سازي در بردارنده موارد زير است:
درک و کنترل مواد و فرآيندها در مقياس نانو
به کارگيري خواص مواد نانومقياس که متفاوت از خواص اتم‌هاي منفرد، مولکول‌ها و مواد در حالت حجيم هستند و قادرند مواد، ابزارها و سيستم‌هاي پيشرفته‌اي را به وجود آورند.
فعاليت در جهت توليد استانداردها ميان 24 مؤسسه ملي استاندارد‌ از کشورهاي عضوISO که به اعضاي شرکت کننده مشهورند (جدول 1) تقسيم خواهد شد. دسته دوم ناظران، شامل نمايندگاني از 8 کشور ديگرند که نظارت حاشيه‌اي دارند و همواره از پيشرفت‌هاي کميته مطلع هستند. دسته سوم، اعضاي ارتباطي هستند که چنانچه داراي منافع مشترکي با گروه باشند، مورد مشورت و همفکري قرار مي‌گيرند.
در مورد دسته سوم، به گفته هاتو، اين روابط مي‌تواند داخلي باشد، مانند ارتباط با ديگر هيئت‌هاي فني ISO يا ICE (کميسيون بين‌المللي الکترونيک) ، يا ممکن است خارجي باشد مانند ارتباط با سازمان توسعه و همکاري اقتصادي (OECO) ، کميسيون اروپايي (EC) ، يا سازمان‌هاي مهم ديگر.
فعاليت‌هاي ISO در جهت توليد استانداردهاي جديد توسط سه گروه به عهده گرفته شده است که در حال حاضر در اين زمينه مشغول به فعاليت هستند و توسط سه کشور کانادا، ايالات متحده و ژاپن سرپرستي مي‌شوند. فعاليت آنها بر روي موضوعات زير متمرکز مي‌باشد:
توليد واژگان علمي يا فني و تهيه فهرست علائم و اختصارات؛
اندازه‌گيري و تعيين مشخصات
سلامت، ايمني و محيط زيست.
تصويب هر استاندارد پيشنهادي در هريک از اين مقولات، نياز به تاييد حداقل پنج عضو مشترک در سازمان خواهد داشت. به گفته هاتو، اين يک فرايند کاملا اعضا محور است.
ايجاد استانداردهايي که در سطح بين‌المللي مورد توافق قرار گيرد، بسيار طولاني‌مدت است. توليد و تكميل يک استاندارد از سوي ISO مي‌تواند 3 سال به طول بينجامد. هرچند روند توليد استانداردهاي اروپايي سريع‌تراست اما اين منوط به توافق ميان اعضاي مشترک است.
انتشار استانداردهاي پيشنهاد شده يا اسناد موقت بر روي سايت‌هاي اينترنتي مي‌تواند عاملي براي تسريع روند پذيرش استانداردهاي جديد و در نهايت تأييد و تصويب آنها باشد. هاتو مي‌گويد، ما ظرف 18 ماه آينده منتظر تصويب يک، دو و شايد سه سند مربوط به اصطلاحات فني يا علمي هستيم، که در برگيرنده جنبه‌هاي مختلفي ‌باشد. هرچند که ممکن است آنها استانداردهاي کامل ISO نباشند.
علاوه بر آن استفاده از ديگر انواع انتشارات مانند مشخصات عمومي، PAS، يا مشخصات فني، TS، که در اصل طرح‌هايي در جهت توسعه هر چه بيشتر هستند نيز مي‌تواند مناسب‌ باشد.
نکته مهم اينجاست که وظيفه استانداردها کپي کردن نيست، زيرا اين امر مي‌تواند منجر به ساخت معيارهاي مشابه و در عين حال متفاوت براي اصطلاحات و وروكش‌هاي اندازه‌گيري شود. به گفته هاتو اين خطر بزرگ وجود دارد که سازمان‌هاي زيادي وارد ميدان شده و هر کدام شروع به ايجاد استاندارد نمايند.
مي‌توان گفت خطر وجود تکرار در زمينه ايجاد استانداردها در ايالات متحده بيشتر از هر کجاي ديگر است؛ چراکه در ايالات متحده حدود چند صد سازمان توسعه ستاندارد وجود دارد که همگي توسط ANSI به رسميت شناخته شده‌ و معتبر هستند. مؤسسه ملي استاندارد مي‌تواند نظر و دستوري را پيشنهاد دهد، اما کليه مراحل بعدي از جمله ساخت و ساير مراحل تکميلي بر عهده تشکيلاتي ويژه است. به ‌عنوان مثال مؤسسه مهندسي برق و الکترونيک (IEEE) ، تنها يک استاندارد شناخته شده آن هم در مورد خواص الکتريکي نانولوله‌هاي کربني دارد.
IEEE 1650 تجهيزات و روش‌هاي اندازه‌گيري سيگنال‌هاي سطح پايين، مربوط به ابزارهاي نانولوله‌اي را معرفي مي‌کند. يک استاندارد تکميلي، شامل ميزان خلوص و ترکيب مواد IEEE 1690 در دست ساخت است. هيئت E56 در انجمن مواد و آزمايش‌هاي آمريكا (ASTM) در حال تحقيق و جست و جوي استانداردهايي در زمينه فناوري‌نانو و نانو مواد است.
بنابر گفته هاتو، نکته قابل توجه اين است که ISO تنها نهاد متولي استاندارد که از سوي سازمان جهاني تجارت به رسميت شناخته شده است و اين مفاهيم مهمي را در بر دارد. چنانچه کشوري استانداردهاي داخلي بسيار محکم‌تر از استانداردهاي کشورهاي همسايه‌اش وضع نمايد، اين خود مي‌تواند يک مانع فني براي تجارت به شمار آيد. توافقات بين‌المللي بر روي استانداردها از بروز چنين مسائلي جلوگيري خواهد نمود.
اجـــرا
ايجاد استانداردها به معناي الزام در رعايت قوانين مقرر توسط استفاده‌کنندگان از مواد و ابزارهاي نانومهندسي نيست و تنظيم چنين قوانيني فعلاً به زمان نياز دارد. بسياري از بحث‌هاي مرتبط با خطرات ناشي از فناوري‌نانو، بر روي کاربردهاي آينده اين فناوري که تاکنون تحقق نيافته‌اند، متمرکز است. ايجاد خط‌کش‌هايي براي کنترل اين‌گونه طرح‌ها و سيستم‌ها، که در حال حاضر فقط به صورت تئوري و به عنوان فرضيه‌ مطرح هستند، کار بسيار مشكلي است.

مکانيزم‌هاي واکنش‌هاي امکان‌پذير نانو‌ مواد در بافت‌هاي زيستي.
اين مثال‌ها، اهميت ترکيب مواد، ساختار الکترونيکي، اجزاي متصل به سطح (مثلاَ اجزاي فلزي)، پوشش‌هاي سطحي (فعال يا منفعل)، انحلال‌پذيري (شامل اجزاي سطحي و پوشش‌ها) و برهم کنش‌هاي متقابل را با ديگر عوامل محيطي (مانند فعال‌سازي با اشعه فرابنفش) نشان مي‌دهد.
 

به گفته هاتو، اولين دسته از قوانين بايد بر روي موضوعات ملموس‌تر، مانند کاربرد و توليد ذرات نانومقياس، متمرکز باشد. موضوع استنشاق ناخواسته محصولات نانوذره‌اي، به عنوان مثال ذرات حاصل از احتراق سوخت در موتور ديزل، نگراني مديران را در مورد سلامت افراد برانگيخته است. بنابراين انتشار ذرات با چنين ابعادي (در مقياس نانو) که ممکن است دربر دارنده اثرات سمي غير قابل پيش‌بيني باشند، نگراني بجايي است.
مسلماً با توجه به تازگي فناوري‌نانو، به مجموعه قانون‌گذاري جديدي نياز است. به گفته تياگ، چهار واحد از بزرگ‌ترين سازمان‌‌هاي محافظتي در ايالات متحده، به اداره ملي هماهنگي فناوري‌نانو اعلام کرده‌اند که درحال حاضر به سيستم‌هاي کافي براي کنترل مواد جديد مجهز هستند.
به عنوان مثال سازمان حفاظت محيط زيست (EPA) به طور داوطلبانه برنامه‌اي را براي شرکت‌هاي توليد‌کننده نانومواد ايجاد نموده است که با استفاده از آن فعاليت‌هاي اين شرکت‌ها را که بايد در چارچوب قوانين ايالات متحده در مورد مواد سمي باشند، کنترل مي‌نمايد.
شوراي سياست‌گذاري علمي سازمان حفاظت از محيط زيست در دسامبر سال 2004، گروه کاري ويژه‌اي را به موازات فعاليت‌هاي اين سازمان تشکيل داد تا مشخص نمايد که چه گام‌هايي براي تضمين حفظ سلامت بشر و محيط زيست در مقابل محصولات فناوري‌نانو، بايد برداشته شود. اداره کل غذا و داروي ايالات متحده (FDA) نيز در حال حاضر انجمن علاقه‌مندان به فناوري‌نانو (NTIG) را در اختيار دارد. اين گروه هر سه ماه جلساتي را به منظور برقراري ارتباط مؤثر ميان مراکز مختلف برگزار مي‌کند که مي‌تواند شامل کنترل توليدات مبتني بر فناوري‌نانو يا محصولات شامل نانو مواد باشد.
اظهار نظرهاي ارائه شده در مورد نانو مواد از سوي FDA، مؤسسه ملي سلامت و ايمني شغلي ايالات متحده (NIOSH) و کميسيون ايمني محصولات مصرفي (CPSC) در وب‌سايت‌هاي اين سازمان‌ها در دسترس است.
تياگ معتقد است که هنوز براي اعمال کنترل‌هاي اجباري بسيار زود است. حجم بسيار زيادي از اطلاعات در مورد زيان‌هاي بالقوه مطرح شده در مورد مواد نانومهندسي هنوز مغشوش، متناقض و ناهماهنگ است و وضع هرگونه قانوني در اين مورد بايد ملزم به انجام توافقات علمي باشد.
به پيشنهاد (آندره نيل) استاد داروسازي دانشگاه کاليفرنيا، و مسئول بررسي اثرات سمي بالقوه نانومواد، قانون‌گذاران در حال حاضر نيز مي‌توانند با استناد به دستاوردهايي که تاکنون به دست آمده، کارشان را آغاز نمايند. به اعتقاد وي هنوز هيچ مدرکي مبني بر وجود ارتباط ميان مواد نانومهندسي و يک فرايند بيماري‌زاي معين وجود ندارد، اما اين، دليلي براي خوشنودي نيست، چرا که مکانيزم‌هاي امکان‌پذير بسياري مبني بر وجود سميت در نانومواد (مثال‌هاي نشان داده شده در نمودار 3) وجود دارد که نيازمند تحقيق و بررسي است.
به گفته نيل، ما بايد تمامي توان علمي و دانشگاهي را براي کشف اين موضوع به خدمت بگيريم. اين سخن آخر نخواهد بود و جنبه‌هاي بسيار زياد ديگري وجود دارد که ما بايد تمامي آنها را در حالي که هنوز پديدار نشده‌اند در نظر بگيريم، البته با توجه به نبود اطلاعات در مورد چيستي و چگونگي اين جنبه‌ها، کار بهتر و محتاطانه‌تر اين است که منتظر بمانيم.

منبع:سایت نانو

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 153
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 16
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 65
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 71
  • باردید دیروز : 4
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 215
  • بازدید ماه : 215
  • بازدید سال : 2,125
  • بازدید کلی : 14,970